مجموعه داستان «باغ دربسته» از گودرز شکری

0 27

«گودرز شکری» را پیش از مجموعه داستان «باغ دربسته» با مجموعه داستان «خزان در خزان» می‌شناختم. نویسنده‌ای خوش قریحه که همدانی بودنش، لذت خواندن خزان در خزان  را دو چندان کرده بود. گودرز شکری متولد ۱۳۱۵ در همدان است که در جوانی از این شهر مهاجرت می‌کند. شکری در کتاب خزان در خزان با وام گرفتن از تجربه زیسته‌اش در همدان، توانسته فضای بدیعی در حوزه ادبیات اقلیمی خلق کند. اما در مجموعه داستان باغ دربسته خواننده، تجربه‌ای متفاوت‌تری دارد. سه داستان در سه ژانر مختلف مجموعه داستان باغ دربسته را تشکیل می‌دهند.

وصیت اولین داستان این مجموعه، روایت شاه‌بداغلو فئودالی است که رندانه اصلاحات ارضی روستا و رعیت و اربابی را رها می‌کند و در شهر کارخانه‌دار می‌شود، اما علاقه به زمین و کشت‌وکار وادارش می‌کند بعد از تقسیم اراضی ، مزرعه‌ای بخرد و کشت و کار جمع و جوری راه بیندازد. شاه‌بداغلو که هیچ وقت دل از مزرعه داری برنمی‌دارد وصیتی می کند که تمام اعضای خانواده‌اش را به دردسر می‌اندازد. شکری در مقدمه این مجموعه، داستان «وصیت» و داستان دوم به نام «مراد» را نتیجه هم‌نشینی با یکی از همکاران خوش‌بیان و خوش‌صحبت‌ خود در هلال احمر می‌داند.

مراد که فضایی جذاب و پرجزئیات از مناطق کردنشین دارد، روایت یک فرد نظامی است که در موقعیتی قرار می‌گیرد و باید بین وظیفه و حرمت نان و نمک یکی را انتخاب کند. شکری در این داستان موقعیت‌های دقیق و واقع گرایانه‌ای خلق کرده که خودش آن را حاصل مرز گردی‌هایش در خطه کردنشین و آشنایی با راه و رسم این مناطق می‌داند.

اما داستان آخر این مجموعه «باغ در بسته» نام دارد. درامی عاشقانه که قابلیت‌های نمایشی بسیار خوبی دارد و می‌توان از این ظرفیت‌ در تولید آثار نمایشی استفاده کرد. داستان سوم ماجرای عشق یک گروهبان به معلم خواهرش را روایت می‌کند. این داستان که طولانی‌ترین داستان این مجموعه نیز است، با بهره‌گیری از توانایی بالای نویسنده در پرداخت جزئیات، توانسته با ساخت شخصیت‌های دقیق و درست در کنار استفاده از ظرفیت‌های فرهنگی جامعه ایرانی یک درام پر کشش خلق کند.

باغ دربسته توسط نشر آرنا در سال ۱۴۰۱ با شمارگان۵۰۰ به چاپ رسیده است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.