بررسی شهرهای گردشگر پذیر
در دومین روز نمایشگاه بینالمللی گردشگری و صنایع وابسته تهران غرفه شهرداری تهران میزبان نشست استانداردهای شهر گردشگر پذیر بود. این نشست با حضور ناصر مشهدی زاده و رضا ملاحسینی برگزار شد.
ناصر مشهدی زاده در این نشست گفت: سه نظریه برای گردشگرپذیر کردن مقصد وجود دارد.
- نظریه گردشگری تجهیز مقصد
- رویکرد ارزش گرا
- نظریه بازیگران
او در ادامه گفت: دو مورد از معجزات گردشگریرا در اینجا بیان میکنم:
- گفتگو. گردشگری بستر گفتگو را فراهم میکند برای تبادل نظر و دانش، تجربه، تخصص. گردشگر به عنوان سوغات، دانش زیست تاریخی شما را ارمغان میبرد. گفتگو شرطی دارد و آن فضای گفتگو است که گردشگری این فضا را فراهم میکند.
- سرعت گردش پول. پولی که در یک خرید در ابتدای روز خرج میشود در طول روز در آمریکا ۴۰۰۰ بار میچرخد، در ترکیه ۲۰۰۰ بار، در ایران ۸ بار. گردشگری این میزان را افزایش میدهد. مثلاً رزرو اقامت از چند ماه قبل باعث خرید نهادهها، لوازم، و امکانات میشود. سرعت گردش پول یعنی ایجاد اشتغال، و در نتیجه توسعه اقتصاد محلی و این نیز به نوبه خود مهاجرت معکوس ایجاد میکند.
این فعال گردشگری افزود؛ نظریه اول: مجموعه امکانات، خدمات، تسهیلات و داشتههایی که به گردشگر ارایه داده، میشود را تجهیز مقصد میگویند. تجهیز مقصد در ۳ مرحله باید اتفاق بیفتد. تجهیز مقصد در مرحله اول از خانه و ذهن کسانی شروع میشود که ممکن است به کشور یا شهر ما سفر میکنند. مرحله دوم در طول سفر، و مرحله سوم پس از سفر اتفاق میافتد.
او در ادامه گفت: گردشگری یعنی افزایش ضریب ماندگاری. مثلاً ضریب ماندگاری در دوبی ۲ شب است و در اروپا ۱ شب. باید متناسب با هر نوع گردشگر خدمات متنوع داشته باشیم. پس از سفر ارتباط را قطع نکنیم. مثلاً با پیام های تبریک، اطلاع رسانی، …. در ایران میزبانی را با مهمانی اشتباه میگیرند. در ایران فکر میکنند باید همه چیز در اختیار مهمان قرار دهند. میزبانی آداب دارد.
باید ابتدا مهمان را اسکن کنیم. ترجیحات و اخلاق و عادات او را بدانیم. میزبانی از دروازههای شهر شروع می شود. و این شناخت نیاز به آموزش دارد.
او ادامه داد: نظریه دوم، رویکرد ارزشگرا. ما به منابع خود مینازیم، اما داشتههای ما منابع هستند، نه جاذبه. وقتی آماده پذیرش گردشگر بشوند، به جاذبه تبدیل میشوند. و این آماده سازی به روش های بسیاری انجام میشود و به وسایل زیادی نیاز دارد مثلاً سایت، بروشور، سرویس بهداشتی، تابلو، راهنمای محلی، جای استراحت و….
مشهدی زاده در پایان گفت، در گردشگری ۴ نوع جاذبه داریم: طبیعی، تاریخی، معنوی مثل آیینها و مراسم و رویدادها. و در آخر انسانساخت و نوین، مثل تله کابین، اسکله، هتل، پارک آبی، بازارها، …. ما باید عامل تداوم تاریخی دانش زیست بوم این سرزمین باشیم.
تداوم تاریخی معماری، اقتصاد، مدیریت منابع خودتان باشید. من مثل پدرم نیستم، پیشرفته ترم ولی اصل و نسبم به پدرم برمیگردد. شما مجموعه ای از ارزشها دارید. مثلاً در حمامک تونس شما وارد تاریخ می شوید ولی تمام فعالیت های مدرن را نیز دارید. نگاه شما باید به گذشته باشد ولی رو به سوی آینده حرکت کنید. شما باید خلق ارزش کنید. باید منطبق با تم جهانی صنایع دستی تولید کنید.
عامل ارزش های بنیادین شهرتان باشید ولی نگاهی به سابقه های جامعه گردشگر داشته باشید. داگلاس نورث می گوید، اگر دولتها به تمام وظایفشان عمل کنند صفر-صفر توسعه هستند. دولت ها باید بستر ساز توسعه باشند. توسعه را نهادهای خصوصی رقم میزنند. دولت ها باید فضای فعالیت های نهادها را فراهم کنند. همه بازیگران در این مقوله باید بازی کنند. ولی بازیگران غایب را چه کسی فعال میکند؟ مثلاً بهزیستی بازیگر غایبی است که باید برای گردشگران معلول امکانات فراهم کند، اما بهزیستی را چه کسی وارد بازی میکند؟
نظریه سوم: نظریه بازیگران گردشگری. شما نمیتوانید شهری را به تنهایی مقصد گردشگری کنید. شهر برای حمایت و خرید از روستا ایجاد شده است. شهر گردشگر پذیر عبارت است از مجموعه خدمات دهی و عوامل میزبانی شامل شهر و پیرامون، روستاها، راهها. در تونس قانون نانوشتهای هست برای سفید بودن نمای ساختمان ها. این تولید ارزش میکند. مثلاً پارکها را به سبک باغ ایرانی بسازید. باید برای برندینگ برنامه داشته باشید. برند باید عامل ارتقای استانداردها باشد.
رضا ملاحسینی یکی دیگر از سخنرانان در این نشست گفت: شهر هیچوقت ارزش خود را از دست نمیدهد. امروزه هم شهرها مقاصد اصلی گردشگری هستند. عوامل مختلف برای تعیین میزان گردشگر مقیاس، اقلیم، فرهنگ و تاریخ هستند. تجربه اردکان یزد، معمولاً مناطق اطراف یزد گذری هستند و مقصد نیستند. یزد قطب و بقیه بازوها هستند و روی هم فرهنگ یزدی را تشکیل می دهند.