درباره تاریخ طب
در مورد تاریخ طب در همدان چه میدانید؟ بیگمان وقتی سخن از تاریخ طب ایران به میان میآید آدمی با شنیدن نام پورسینای حکیم به یاد همدان میافتد. تاریخ طب در همدان نیز همچون دیگر شهرهای ایران از دیرینگی قابل توجهی برخوردار است. تا آنجا که بسیاری برای آموختن طب قدیم به همدان میآمدند. پیش از ورود طب جدید به ایران، پزشکی مردمانه رواجی گسترده داشت. گیاهان دارویی و جوشاندهها مرهم درد بیماران بود.
دستور استعمال بسیاری از داروهایی که برای بیماریهای تجویز میشد در طول سالیان متمادی سینه به سینه در میان مردم گشته بود. در تاریخ طب مشاهده می شود که گاهی این داروها سبب شفای بیمار میشد و گاه مسبب مرگ او بود. البته مردمی که چارهای جز اعتماد به این اطبا نداشتند همواره با امید بهبود به نزد آنان میرفتند. گاه طبابت در یک خانواده موروثی و ماندگار میشد و آموزش از پدر به فرزند سبب میشد و آموزش فراگیری برای این علم وجود نداشت. کسی که طالب علم بود نزد طبیب شاگردی میکرد و دیدهها و شنیدههایش را بعدها در عمل به کار میبرد. “خاندان خسروی” در همدان از این دست پزشکان بودند که علم طب در میان آنان موروثی بود.
تحول تاریخ طب و ورود طب جدید به ایران
با آمدن طب جدید به ایران به ویژه تاسیس مدرسه دالفنون، این علم راه دیگری در پیش گرفت. بسیاری از کسانی که از طب قدیم سررشته داشتند برای تکمیل علم خود ناگزیر شدند به تهران رفته و دورههای دارلفنون را بگذرانند. وزارت جلیله معارف، طب را رسما به طب قدیم و طب جدید تقسیم کرد و پس از گرفتن امتحان، کسانی که تنها از طب قدیم آگاهی داشتند در صورت قبولی تنها در یک شهر میتوانستند به طبابت بپردازند اما آنان که با نمره بالاتری از پس امتحان برآمده و طب جدید را نیز آموخته بودند در سراسر ایران اجازه طبابت مییافتند.
استادان دارالفنون یا از میان پزشکان خارجی دعوت میشدند و یا پزشکان حاذقی بودند که در خارج از ایران طب جدید را آموخته بودند. دکتر طولوزان، دکتر گاله، دکتر ژرژ و دکتر لوبکران در دارالفنون درس طب میگفتند و بسیاری از پزشکان همدانی نیز در محضر آنان تحصیل کرده بودند.
نگاه عامه مردم به طب جدید
اما جالب آنکه مردمانی که در گذشته از بینوایی چارهای جز اعتماد به عطاریها و حکیمباشیهای سنتی نداشتند حالا به طب جدید بیاعتماد بودند و طب سنتی را راحتتر میپذیرفتند. نگاه عامه مردم به طب جدید نگاهی تقریبا منفی بود و در سالهای ابتدایی به سختی میپذیرفتند که بیمار خود را به تیغ پزشکان تربیت شده در مدارس نوین بسپارند.
مسائل مذهبی نیز در این باره مزید بر علت میشد چرا که بسیاری از استادان این مدارس مسیحی یا یهودی بودند و نگاه بیشتر مردم در روزگار قاجار و حتی بعد از آن به آنان نگاه مثبتی نبود. بر همین اساس پزشکان دارالفنون برای از بین بردن این نگاه منفی، تصمیم گرفتند هفتهای دو روز مردم را به صورت مجانی در مطب این مدرسه مداوا کنند. با گذشت زمان بیمارانی که به آنان مراجعه کرده بودند رضایت خود را از شیوه درمان در این مطب با دیگران در میان گذاشتند و اسقبال مردم رو به فزونی نهاد. بنابراین همه روزه به جز جمعه و یکشنبه استادان خارجی و غیرمسلمان دارالفنون به مداوای بیماران پرداختند.
مدرسه مسیونرهای آمریکایی و تحول تاریخ طب در همدان
بسیاری از پزشکان همدانی که با طب جدید به درمان بیماران میپرداختند و در مطالعه تاریخ طب در همدان به نام آنها برخورد می کنیم دانش آموخته همین مدرسه بودند تا اینکه با تاسیس “بیمارستان ینگی دنیاییها” یا مدرسه مسیونرهای آمریکایی در همدان شرایط آموزش در این شهر دگرگون شد. کسانی که در مدرسه آلیانس مقدمات طب را در رشته طبیعی فراگرفته بودند برای تکمیل دانش پزشکی خود به این مدرسه روی آوردند. در این زمان علاوه بر آنکه همدانیهای طالب طب در همین شهر ماندگار میشدند از دیگر شهرها نیز افرادی برای آموختن علم طبابت به همدان مهاجرت میکردند.
بیمارستان اکباتان و تحول در علم پزشکی همدان
این بیمارستان آموزشی که امروزه به عنوان “بیمارستان اکباتان” شناخته میشود تحولی در علم پزشکی و تحولی در تاریخ طب در همدان ایجاد کرد. هسته اولیه آن در روزگار قاجار و به وسیله مسیونرهای مسیحی پایهگذاری شد و در دوره پهلوی اول گسترش یافت. بسیاری زمان تاسیس این مرکز را سال ۱۳۱۳ خورشیدی دانستهاند اما اسناد پزشکی نشان از قدمت بیشتر آن دارد. دانش آموزانی که در رشته طبیعی تحصیل کرده بودند پس از امتحان ورودی اجازه تحصیل در این مدرسه را دریافت میکردند. آنان به مدت شش سال شبانه روز در این مرکز به آموزش عملی و تئوری طب میپرداختند. فیزیک، شیمی، تشریح فیزیولوژی، ادویه مفرده و مرکبه، جراحی، کحالی، قابلگی را میآموختند و پس از قبولی در امتحان اداره معارف که در تهران برگزار میشد اجازه طبابت دریافت میکردند.
دکتر ولسن، دکتر هولمز و دکتر فانک از استادان این مرکز آموزشی بودند که بیشتر گواهیها و مجوزهای پزشکان آن روزگار به امضای آنان رسیده است.
محله حکیمخانه همدان
در همدان قدیم و مطالعه تاریخ طب در همدان دوره قاجار به محلهای به نام “حکیمخانه” روبرو می شویم که مطب پزشکان مشهور شهر در آنجا قرار داشته است. این محله احتمالا در اطراف خیابان بوعلی پایین بوده و به آن “درب حکیمخان” هم میگفتند.
پزشکان معروف همدان در دوره قاجار
نمیتوان درباره پزشکی و تاریخ طب در همدان نوشت و به پزشکان یهودی همدان اشاره نکرد. علاوه بر ارامنه و مسیحیان که در پزشکی همدان نقش قابل توجهی داشتند، پزشکان یهودی نیز معمولا از حاذقترین اطبای همدان بودند. اگرچه امروزه نامی و یادی از آساطور ساهاکیان، دکتر طاطاووس، دکترمیرزا اسرائیل نمیشنویم اما روزگاری در تاریخ و فرهنگ و پزشکی همدان نقشی ایفا کردهاند.
یکی از معروفترین پزشکان این قوم دکتر بدیع الحکما بوده که امروزه در گوشهای از این شهر باغی به نام او نامور شدهاست. او علاوه بر اینکه در پزشکی همدان نامی ماندگار بوده در تاریخ و فرهنگ این دیار نیز فراموش شدنی نیست.
بدیع الحکما دستی به خیر داشته و بیماران بی بضاعت را رایگانی درمان میکرده است. عارف قزوینی شاعر نامآور روزگار قاجار که مدتی به همدان تبعید شده بود سالهای پایانی عمر را در باغ این پزشک گذرانده و از دوستان نزدیک او بوده است.
تاریخ طب در همدان و لزوم داشتن موزه پزشکی
روزگار قاجار را شاید بتوان از این نظر دورهای متفاوت دانست که علیالرغم همه کاستیهایی که در سیاست کشور بوده از نظر ورود علم جدید به ایران قابل توجه بوده و تشکیل اداره صحیه و مبارزهای هرچند محدود با بیماران فراگیر همچون آبله و وبا نکته مثبتی بوده و هست. اسناد بسیاری از این روزگار وجود دارد که به پیشرفت علم طب اشاره دارد.روزگار قاجار را شاید بتوان از این نظر دورهای متفاوت دانست که علیالرغم همه کاستیهایی که در سیاست کشور بوده از نظر ورود علم جدید به ایران قابل توجه بوده و تشکیل اداره صحیه و مبارزهای هرچند محدود با بیماران فراگیر همچون آبله و وبا نکته مثبتی بوده و هست. اسناد بسیاری از این روزگار وجود دارد که به پیشرفت علم طب اشاره دارد. چند سال قبل نیز عمارت باغ بدیع الحکما به عنوان موزه پزشکی و نمایش تاریخ طب در همدان معرفی شد که متاسفانه فعال نیست و صرفا نام موزه را یدک میکشد.